گفت: ناگهان خری گفت ..
لبامو باز نکرده دهنمو با دستاش چفت کردو بدونه توجه به چشمایِ پر بهتم زیره گوشم گفت : هیـس ..؛ هیچی نگو، خر که حرف نمیزنه ! باش ؟!
گفت: ناگهان خری گفت ..
لبامو باز نکرده دهنمو با دستاش چفت کردو بدونه توجه به چشمایِ پر بهتم زیره گوشم گفت : هیـس ..؛ هیچی نگو، خر که حرف نمیزنه ! باش ؟!